×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

dostiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت

× دو قطره آب كه به هم نزدیك شوند، تشكیل یك قطره بزرگتر میدهند... اما دوتكه سنگ هیچگاه با هم یكی نمی شوند ! پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشكل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز كاهش می یابد... آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوجتر و مصمم تر است. سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد. در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو كرد. گاهی لازم است كوتاه بیایی... گاهی نمیتوان بخشید و گذشت... اما می توان چشمان را بست وعبور کرد گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری... گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی.... ولی با آگاهی و شناخت و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
×

آدرس وبلاگ من

keyhanm.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/keyhanm

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

کوروش بزرگ از منظر ویل دورانت

كوروش يكي از كساني بود كه گويا براي فرمانروايي آفريده شده اند و، به گفتة امرسن، همةمردم از تاجگذاري ايشان شاد مي شوند . روح شاهانه داشت و شاهانه به كار برمي خاست؛ در ادارةامور به همان گونه شايستگي داشت كه در كشورگشاييهاي حيرت انگيز خود؛ با شكست خوردگان به بزرگواري رفتار مي كرد و نسبت به دشمنان سابق خود مهرباني مي كرد . پس، ماية شگفتي نيست كه يونانيان دربارة وي داستانهاي بيشمار نوشته و او را بزرگترين پهلوان جهان، پيش از اسكندر، دانسته باشند.

آن اندازه كه از افسانه ها برمي آيد، كوروش از كشورگشاياني بوده است كه بيش از هر كشورگشاي ديگر او را دوست مي داشته اند، و پايه هاي سلطنت خود را بر بخشندگي و خوي نيكو قرار داده بود . دشمنان وي از نرمي و گذشت او آگاه بودند، و به همين جهت در جنگ با كوروش مانند كسي نبودند كه با نيروي نوميدي مي جنگد و مي داند چاره اي نيست جز اينكه بكشد يا خودكشته شود . يكي از اركان سياست و حكومت و ي آن بود كه، براي ملل و اقوام مختلفي كه اجزاي امپراطوري او را تشكيل مي دادند، به آزادي عقيدة ديني و عبادت معتقد بود؛ اين خود مي رساند كه بر اصل اول حكومت كردن بر مردم آگاهي داشت و مي دانست كه دين از دولت نيرومندتر است . به همين جهت است كه وي هرگز شهرها را غ ارت نمي كرد و معابد را ويران نمي ساخت، بلكه نسبت به خدايان ملل مغلوب به چشم احترام مي نگريست و براي نگاهداري پرستشگاهها و آرامگاههاي خدايان، از خود، كمك مالي نيز مي كرد . حتي مردم بابل، كه در برابر اوسخت ايستادگي كرده بودند، در آن هنگام كه احترام وي را نس بت به معابد و خدايان خويش ديدند،بگرمي برگرد او جمع شدند و مقدم او را پذيرفتند . هر وقت سرزميني را مي گشود كه جهانگشاي ديگري پيش از وي به آنجا نرفته بود، با كمال تقوا و ورع، قربانيهايي به خدايان محل تقديم مي كرد؛مانند ناپلئون، همة اديان را قبول داشت و ميان آنها فرقي نمي گذاشت؛ و با مرحمتي بيش از ناپلئون بهتكريم همة خدايان مي پرداخت.

تاریخ تمدن ویل دورانت

یکشنبه 7 اسفند 1390 - 8:51:20 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم